آنالیز زمین شیمی :سوختن،ساختن و سازش است
| ||
ای خدای دگرگون کننده دلها و دیده ها، ای تدبیر کننده روز و شب، ای دگرگون کننده حالی به حالی دیگر حال ما را به بهترین حال دگرگون کن. و باز می آید عطر نرگس، رقص باد، نغمه شوق پرستوهای شاد، خلوت گرم کبوتران مست، نرم نرمک میرسد اینک بهار.خوش به حال روزگار.بهاران خجسته با آرزوی بهترین ها و گذران روزهایی به از روزهای دیگر.آرامش از آن شماست و بی شک لیاقت بهترینها را در این سال دارید .آرامشی توام با دل شاد پیشکش نگاه مهربانتان [ جمعه یکم فروردین ۱۳۹۹ ] [ 20:15 ] [ ساناز ضرابی ]
در این روزهای آخر سال 98 دو جمله هست که باید گفته بشه ، اول تشکر برای بودنت در سال گذشته و دوم آرزو برای داشتنت در سال آینده . وقتی کاری انجام نمی شه حتما خیری در آن هست .. وقتی مشکل پیش میاد حتما حکمتی داره .. وقتی کسی رو از دست میدی حتما لیاقتت رو نداشته ...وقتی تو زندگی زمین بخوری حتما چیزی هست که باید یاد بگیری ...وقتی بیمار میشی حتما جلوی یک اتفاق بدتر گرفته شده...وقتی دیگران بهت بدی میکنن حتما وقتشه خوب بودن خودت رو نشون بدی ...وقتی همه درها به روت بسته میشه حتما خدا می خواد پاداش بزرگی بابت صبر و شکیبایی بهت بده...وقتی سختی پیش میاد حتما وقتشه که روحت متعالی بشه .. وقتی دلت تنگ می شه حتما وقتشه با خدای خودت تنها بشی . حال زمان بخشیدن و صاف کردن دل شده پس : ببخش اگر با نگاهی یا صدایی یا زبانی بر دلت زخمی زدم [ پنجشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۹۸ ] [ 0:37 ] [ ساناز ضرابی ]
شیمی درد وپریشانی است،،،،، زیبایی آن برای ستارگان اتفاق می افتد،،،، در افق های دوردست به ستاره ای کوچک و دلفریب که نوربسیار کمی داشت ، خیره مانده بودم، نامش ستاره ی سُها بود،،،،،،،،،،درچشمان دورش غرق شدم،،،،، باخودم عهد کردم درجایی به نام پژوهش وشیمی ببالم،،،،، آنقدر بدوم که ستاره ی سُها برایم دست تکان بدهد،،،،،، ، دانشجوی برتر پژوهشی شدم، همانجایی که ستارگانش با آدمها احساس وابستگی می کنند، از تلاش هایم خشنود بودم، فارغ از آنکه کسی در این روزگار به این چیزا بهایی نخواهد داد،،،،،،به راستی مقصد کوشش های علمی ام کجا خواهد بود؟.....بگذریم، مهم این است که من توانسته ام به هدفی که برای خود برگزیده ام، نزدیکتر شوم،،،،،چرا کسی متوجه نیست، ستاره ی سها نور با ارزشی دارد وخیلی با اهمیت است ، و چنانچه درمرکزیت زیبای خود نباشد، چه اتفاقی خواهد افتاد،،، [ سه شنبه یکم بهمن ۱۳۹۸ ] [ 14:16 ] [ ساناز ضرابی ]
نه با حرفهایت قانع می شوم [ شنبه بیست و هفتم مهر ۱۳۹۸ ] [ 17:25 ] [ ساناز ضرابی ]
اندرومتيوس در كتاب راز شادزيستن ميگويد : [ یکشنبه هفتم مهر ۱۳۹۸ ] [ 18:16 ] [ ساناز ضرابی ]
مامان و بابای عزیز امشب بر شانههای دلم کوله باری سنگینی میکند،کوله باری پر از دلتنگی دلم میشکند زیر بار این همه دلتنگی، میرود سوی ناشناختنیها و شاید این بار در آن اوج به معبودش رسد و دیدار شما و نفس های گرم تان . طواف کعبه ، نماز مدینه و اشک بقیع گوارای وجودتان باد.
[ سه شنبه بیست و نهم مرداد ۱۳۹۸ ] [ 14:26 ] [ ساناز ضرابی ]
حج، ميثاق بنده و پروردگار جهان است. حج، پرواز و كوچ به سوي خدا و روي آوردن به اوست. حج، تجلّي تكرار همه صحنه هاي عشق آفرين در زندگي انسان است. حج، سير ارتقايي انسان به سوي عالم بالاست. حج، نمايش پرشكوه از اوج رهايي انسان موحد از همه چيز است. حج، هجرت روحاني و سفري الهي است. حج، هماهنگي با عالم بالاست، هم خطي خاكيان با افلاكيان و هم شكلي فرشيان با عرشيان است. حج، تنها سير جسماني نيست، نمايش جامع از سير روحي انسانهاي كامل در راه تقرب به خداست. حج، يك خود سازي و رياضت است، وسيله آزمايش عبد است و سبب آرامش دلهاست. حج، نقطه تحول روحي و اخلاقي حاجي است. حج، حقِ واجب خدا بر انسان است. حج،پرورش روحیه انسان دوستی و تکامل اخلاقی و عرفانی و تمرین عطوفت و مهربانی است. 2 مرداد سال 1398ساعت 6 صبح پدر و مادر به این سفر معنوی راهی شدند..خدا پشت و پناهتان و زیارت قبول [ دوشنبه هفتم مرداد ۱۳۹۸ ] [ 0:14 ] [ ساناز ضرابی ]
ناامیدم از زمین و از زمان "قیصرامین پور" [ جمعه هفتم تیر ۱۳۹۸ ] [ 22:20 ] [ ساناز ضرابی ]
گرمای آفتاب تیر ماه [ شنبه یکم تیر ۱۳۹۸ ] [ 22:32 ] [ ساناز ضرابی ]
چه می کنی با سیلاب.. با آفتاب زیبای امروز..با مهربانی بهار..حتما غرق کلمات و هنرمندی لحظه هایت هستی و غزل را می نویسی! صدای رفت و آمد هلیکوپتر ها بر فراز شهر شنیده میشود.. گلهای زرد کنارجاده شکسته بودند...خیلی دلم می خواست صدایت را از نزدیک بشنوم ای کاش هر گز اینگونه بارشی نبود.. [ سه شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۸ ] [ 12:4 ] [ ساناز ضرابی ]
|
||
[ طراحی : میهن اسکین ] [ Weblog Themes By : MihanSkin] |